تئوری انتخاب چیست؟

تئوری انتخاب چیست؟

این رویکرد مثبت نگر کھ توسط ویلیام گلاسر عرضھ شده است، بھ عنوان درآمدی بر روانشناسی امید، توضیح می دھد کھ چرا مردم رفتار می کنند. در این دیدگاه منشأ تمام رفتارھا، نیازھای درونی انسان می باشد و ما ھمواره رفتارھای خود را در راستای ارضای این نیازھا انتخاب می کنیم. بر این اساس، تئوری انتخاب را اصطلاحاً ((روانشناسی کنترل درونی)) نیز می نامند کھ درواقع در برابر ((روانشناسی کنترل بیرونی)) کھ باور دارد ما و دیگران متقابلا می توانیم یکدیگر را تغییر داده و یا خیر و صلاح دیگری را تعیین کنیم، ایستادگی می کند.

این دیدگاه منشأ احساس بدبختی در بشر را کنترل بیرونی دانستھ و بھ دنبال آن است تا از طریق تئوری انتخاب انسان را بھ آزادی و شادکامی در سایھ روابط کیفی و انتخابھای مسئولانھ، واقع بینانھ و اخلاقی بر پایھ کنترل درونی رھنمون سازد.

تئوری انتخاب، واقعیت درمانی و مدیریت راھبرانھ

ده اصل بدیھی تئوری انتخاب

تئوری انتخاب چیست و چگونه کار می کند

١- تنھا فردی کھ می توانیم کنترل کرده و یا تغییر بدھیم خودمان ھستیم.
٢- تنھا چیزی کھ می توانیم بھ فرد دیگری بدھیم “اطلاعات” است.
٣- تمام مشکلات دامنھ دار و پایدار روان شناختی از مشکلات ارتباطی نشأت می گیرند.
۴- وجود یک رابطھ مشکل دار ، ھمواره بخشی از زندگی کنونی ماست.
۵- آنچھ در گذشتھ بر ما رفتھ است، بر شرایط کنونی ما اثری شگرف و غیرقابل انکار دارد اما تعیین کننده زمان حال ما نبوده و ما می توانیم نیازھای بنیادین خود را بھ طور مناسبی ارضا کرده و برای ارضای آنھا در آینده طرح و برنامھ ریزی انجام دھیم.
۶- ھر یک از ما یک جھان کیفی (دنیای مطلوب) خاص خود را در ذھن خویش بھ عنوان “جھان مطلوبِ” خود دارد.


٧- تمام آنچھ از ما سر می زند “فقط یک رفتار”است.
٨- تمام رفتارھای ما از یک کلیت برخوردار است کھ از ۴ مؤلفھ (بخش) تشکیل شده است کھ عبارتند از:
فکر ، احساس، فیزیولوژی (کارکرد بدن یا احساسات جسمانی)،عمل.
٩- تمام رفتار کلی ما انتخاب شده است. ما بر عناصر و مؤلفھ ھای عمل و فکر بھ صورت مستقیم کنترل داریم و بر بخش احساسات و فیزیولوژی (احساسات جسمانی) بھ صورت غیر مستقیم، از طریق آن کھ چگونھ فکر یا عملی را انتخاب کنیم، کنترل داریم.
١٠ – تمام رفتار کلی ما بھ وسیلھ “فعل” یا “اسم” خاصی نامگذاری شده و قابل شناساییاند. مثلاً : افسردگی (اسم) ، افسردگی کردن (فعل) یا ترس (اسم) ، ترسیدن (فعل).

ویلیام گلاسر تئوری انتخاب را در واقع روانشناسی کنترل درونی می نامد و بھ ھمین منظور روانشناسی کنترل بیرونی را با بنیانھای زیر توضیح می دھد :
١- منشا تمام رفتارھای ما محرک ھای بیرونی می باشد و ما می توانیم از طریق آن دیگران را تغییر داده و یا کنترل کنیم.
٢- دیگران قاردند افکار، احساسات و اعمال ما را تعیین کرده و ما نیز می توانیم افکار، احساسات و اعمال آنھا را تغییر دھیم.
٣- ما وظیفھ داریم دیگران را مجبور کنیم تا از قواعد ما پیروی کنند و حق داریم درصورت مقاومت حق داریم از تنبیھ و در صورت موافقت از تشویق و پاداش استفاده نماییم.


از دیدگاه گلاسر انسانھا اکثرا از تلاش برای کنترل بیرونی استفاده می کنند و خیلی از افراد بھ نوعی یا در معرض کنترل بیرونی قرار دارند و یا در حال تلاش برای رھایی از این کنترل و رساندن خود بھ جایگاھی کھ خودشان بتوانند دیگران را تحت کنترل درآورند می باشند و بھ ھمین دلیل شادکامی و احساس سعادت موضوعی دست نیافتنی برای انسان بھ شمار می رود.

برای مشاهده و مطالعه ی سایر مطالب روانشناسی بر روی همین متن کلیک نمایید .

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های مختلف